به گزارش مجله خبری نگار/ایران-زهرا کشوری: صدای پای «تغییر اقلیم» در ایران بلندتر از خیلی از کشورهای جهان شنیده میشود. البته باید تعارف را کنار گذاشت؛ نه تنها صدای پای تغییر اقلیم در ایران بلند شده است، بلکه آژیر قرمز هم کشیده شده و بوی بهبود از اوضاع جهان شنیده نمیشود. جهان به سمت گرمتر شدن میرود و سرزمین خشک و نیمهخشک ایران به سوی داغتر و سوزانتر شدن. احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی میگوید: «اگر دمای هوا به طور متوسط در جهان یک درجه گرمتر شده، در ایران به دلیل اقلیم گرم و خشک و البته نابودی جنگلها در طول سالهای اخیر این تغییر دما دو درجه بوده است.» خبر تازهای نیست. حداقل دو دهه است که کارشناسان این روزها را پیشبینی کردهاند، همچنان که پیشبینی آینده اقلیم ایران با برنامهریزیهای انجام گرفته، کار سختی نیست. دیروز هم مجلسیها، سازمان حفاظت محیطزیست کشور را مکلف به تدوین برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی کشور طی سال اول برنامه هفتم توسعه کردند. این تصمیم نشان میدهد صدای آژیر تغییر اقلیم در ایران به گوش بهارستاننشینها هم رسیده است.
حالا بسیاری از پهنههای آبی کشور به کانون ریزگرد تبدیل شدهاند. از تالاب هورالعظیم خوزستان تا جازموریان در کرمان؛ از جازموریان در کرمان تا هامون در سیستان و بلوچستان؛ از هامون تا بختگان و پریشان و طشک در فارس؛ از بختگان تا دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی و غربی. حالا دیگر ریزگردها محدود به خوزستان نیست تا خوزیها آرزو کنند اگر ریزگردها به تهران میرسید، مجلسیها حتماً کاری میکردند کارستان و آسمان خاکستری آنها آبی میشد. ریزگردها مدتهاست تهران و کرج را هم پشت سر گذاشتهاند. همین چند وقت پیش بود که آسمان گلستان در دل جنگلهای هیرکانی خاکستری شد. البته همه فکر کردند این رنگ خاکستری تحفه همسایه است که از بیابانهای قرهقوم ترکمنستان میآید، اما بعد از آن مشخص شد بخش شرقی جنگلهای گلستان به بیابان تبدیل شده و ریزگرد خانگی است. این به معنای انکار حضور ریزگردهای خارجی در این نیست. ایران سالانه میزبان نزدیک به ۱۴۰ میلیون تن ریزگرد خارجی از کشورهای همسایه است، اما ریزگردهای داخلی همچنان مشغول بهکارند.
فروردین ماه سالجاری بود که «احمد سرگزی» نماینده مردم زابل و زهک از مهاجرت اقلیمی ۱۰ هزار شهروند سیستان و بلوچستانی به سایر شهرهای کشور خبر داد، اما مهاجرتهای اقلیمی حالا دیگر فقط به سیستان و بلوچستان محدود نمیشود. احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی فروردین سال گذشته، مهاجرت ساکنان مناطق جنوب و جنوب شرق و کویر مرکزی ایران به سمت سواحل شمالی کشور را نشانه آغاز مهاجرت اقلیمی در ایران دانسته و گفته است: «مقایسه آمار بارندگی ۵۰ سال اخیر کشور نشان میدهد که ایران گرمتر شده است. تابستانها بلندتر شده و از خرداد آغاز و در مهرماه به اتمام میرسد. گاه ایران به جای سه ماه، تا پنج ماه تابستان دارد. زمستانها هم گرمتر شدهاند. اینها تغییراتی است که رخ داده و بهتدریج شرایط محیطی را نامتعادل میکند و اکوسیستم را برهم میزند.»
سال گذشته نیز هدایت فهمی، کارشناس آب و معاون سابق دفتر برنامهریزی آبفای وزارت نیرو در گفتوگویی رسانهای هشدار داده بود: «اگر شرایط تغییری نکند، بیش از ۳۰۰ شهر دچار بحران خشکسالی و کمبود آب میشوند.»
خوزستان علیرغم ظرفیتهای بالای اقتصادی و صنعتی از مهمترین استانهای مهاجرفرست است. این نوع مهاجرت در استانهای سیستان و بلوچستان، لرستان و کرمانشاه هم دیده میشود.
مقصد مهاجرتهای اقلیمی بیشتر به سمت شمال کشور است. آمارها نشان از افزایش جمعیت در حوزه دریای خزر دارد. کارشناسان میگویند با توجه به تراکم بالای استانهای شمالی، این موضوع میتواند از نظر زیستمحیطی و اکولوژیک مسألهساز شود.
چندی پیش هم رضا افلاتونی، رئیس سازمان امور اراضی، آماری به رسانهها داد که میگفت حدود ۸۰۰ هزار نفر طی ۲ سال گذشته به مازندران مهاجرت کردهاند. او هم آژیر مهاجرت جمعیتهای گسترده از استانهای فارس و سیستان و بلوچستان را به صدا درآورده است. این جمعیت از بیآبی به سرزمینهای شمالی میروند. سرزمینهای شمالی که میزبان آنها شدهاند، مدتهاست طعم بیآبی را چشیده اند. فرونشست زمین در ایران به بیش از ۵ برابر متوسط جهانی رسیده و نام ایران در رتبه چهارم فرونشست در دنیا قرار گرفته است. شیراز مهاجر فرست، یکی از شهرهایی است که ترکهای عمیق فرونشست در آن، هم کشاورزیاش را نشانه رفته است هم تاریخش را. مدتهاست فرونشستهای افتاده بر تاریخ هخامنشی نقش رستم را با خاک پر میکنند تا مبادا گردشگر داخلی یا خارجی در آنها بیفتد و صدمه ببیند. کارشناسان فرونشست را مساوی مرگ زمین میدانند که هرگز احیا نمیشود.
سدسازیها نقش ویژهای در این وضعیت دارد. بهرغم این شرایط همچنان پروژههای عمرانی و توسعهای بدون مجوز محیطزیست ادامه دارد. علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مدتهاست در راهروهای مجلس به دنبال جلوگیری از تخصیص اعتبار برای بیش از ۴۰۰ پروژه فاقد مجوز محیط زیست است، اما توفیقی در این مسیر نداشته است. در همین محدوده زمانی و درست در زمانی که محیط زیست حاضر به دادن مجوز محیط زیست به ساخت سد خرسان ۳ در منطقه حفاظت شده دنا نمیشود، «محسن پاکباز» معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست کهگیلویهوبویراحمد هم در گفتگو با ایرنا تأکید میکند که سد خرسان ۳، یک چالش اساسی برای استان است و با ساخت آن اقلیم منطقه تغییر میکند. مسیر سد در دو سوی سد ساخته شده است و فقط مخزن که همین منطقه حفاظت شده میشود، مانده است. بسیاری احتمال میدهند که پروژه سد خرسان ۳ در کارگروهی «پروژههای دارای پیشرفت فیزیکی مشمول ارزیابی فاقد مجوز» اجازه تکمیل میگیرد و نیازی به مجوز محیط زیست هم نخواهد داشت. وظیفه این کارگروه تعیینتکلیف پروژههای فاقد ارزیابی محیط زیست است که محیط زیست به دلیل مغایرتهای قانونی با توسعه پایدار با آن موافقت نمیکند، اما مجری، طرح را به لحاظ فیزیکی پیش میبرد تا درنهایت این کارگروه به دلیل پیشرفت فیزیکی مجوز آن را صادر کند.
سد خرسان ۳ علاوه بر آسیب به منطقه حفاظتشده دنا و ایجاد تغییر اقلیم در استان، روی محوطه گورستان ۴۵۰۰ ساله سادات محمودی ساخته میشود؛ گورستانی غنی از آثار فرهنگی که به گفته باستان شناسان وزارت میراث فرهنگی نیاز به ۵۰ سال کاوش دارد، اما لیلا خسروی رئیس سابق پژوهشکده باستانشناسی کشور گفته بود با توجه به پیشرفت فیزیکی طرح نمیتوان انتظار انجام کاوش کامل آن در طول زمان موردنظر را داشت.
اینها نمونهای از خروار پروژههایی است که سازمان حفاظت محیط زیست وظیفه نظارت روی آنها را دارد، اما این نظارت و تلاشها به تمکین مجریان طرح از قانون منجر نمیشود. حالا مجلسیهای عضو کمیسیون تلفیق دیروز، در بند الحاقی ۱ ماده ۲۲ لایحه برنامه هفتم و به استناد بند (۸) سیاستهای کلی محیط زیست و به منظور توسعه اقتصاد سبز، صنعت کمکربن و تقویت سازگاری و کاهش آسیبهای ناشی از تغییر اقلیم، پردیسان را مکلف کردند با همکاری وزارتخانههای نفت، نیرو، صنعت، معدن و تجارت، راه و شهرسازی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نسبت به تدوین برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی کشور طی سال اول برنامه اقدام و ترتیبات قانونی مورد نیاز را اعمال کند. سازمان محیط زیست کشور در این مصوبه هم مثل همه مصوبهها و قوانین دیگر سازمان ناظر است. آیا صدای آژیر قرمز تغییر اقلیم به گوش وزارتخانههایی که مکلف به همکاری با پردیسان شدهاند، رسیده است؟ آیا از دل این مصوبه میتوان از وقوع پیامدهای اقلیمی پیشرو که کاملاً قابل پیشبینی است، جلوگیری کرد؟ آیا این بار وضع فرق میکند و پروژهها در مدار توسعه پایدار قرار میگیرند؟ انشاءالله.